بررسی اثر بخشی روش های فعال تدریس

چکيـــده مطالب

       اولين گام برای موفقيت در کار معلمی ايمان به رسالت معلم و عشق ورزيدن به شاگردان اسـت. معلم بايد از ويژگيهای شخصيتی مطلوبی برخوردار باشد زيرا شخصيت وی و علاقه و ايمـــانش از عوامل بسيار مهم و موثر در فرايند آموزش است . معلم بايد با نظريه ها واصول يادگيری آشنا باشد و تدريس را فقط انتقال واقعيتهای علمـــی نداند وتجارب يادگيری را منحصر به نشستـــن در کلاس، گوش دادن و حفظ کردن مطالب شنيده شده يا نوشته شده درکتاب تصورنکند چرا که در اين صورت به تقويت کنجکاوی کنجکاوی و پرورش استعداد و تفکر علمی دانش آموزان دست نخـواهد يافت هيچ يک از روش های تدريس فی نفســه خوب يا بد نيستند بلکه نحوه و شـــرايط استفاده  از آنهاست که باعث قوت يا ضعف شان می شود . بطور کلی تدريـس همان تعامل رفتار متقابل معـــلم و شاگرد بر اساس  يک طرح منظـــم و هدف دار است که معلم منظـور تغيير مطلوب در رفتار شاگرد استفاده می کند که همان مفهوم يادگيری است که از انــواع از آن می توانيم  به مهـــارتهای ذهنی ، مهارتــــهای جسمانی و طرز تفکر اشاره داشته باشيـــم . حال آنکه يک معلم در جريان ياددهی و يادگيــــری چه مديريتی را بکار برد که يادگيری به نحو صحيح انجام پذيرد رعايت يکسری قوانين يادگيـــری اعم از  

1- قانون آمادگی 

2- قانون تمرين 

3- قانون تاثير 

4- قانون تقدم  

5- قانون شدت 

6- قانون تاخير

 

است که درمقاله بنده شرح آنها آمده است. درضمن از جمله عامل های کليدی مديريت کلاس سودمند داشتن  

1- برنامه ريزی        

2- استوار و پا برجايی مقــررات قابل استفاده      

3- شروعی نيــک 

 

4- بازنگری محيط کلاس درس     

5- حفظ و نگهداری سودمند و کارايی پرونده ها   

6- پديد آوردن راهبردهايی برای  مديـريت موارد انقطـاعی و گسسته است .يک معلم بايد در جريان  تدريس خويش هوشيارانه از ميان راههای گوناگون تدريس بهترين راه يا روش تدريس را با توجه به زمان ومکان و شرايط آموزشی انتخـاب کند . روش تدريس می تواند موثـــر و مثبت باشد که در نهــــايت منجر به شکوفايی  خلاقيت دانش آموزان شود . روش تدريس فعـــال فراگير را بر می انگيزد تا خودش بتواند مجهولات را کشف کند . ابتدا معلم برای يک تدريس فعال بايد طراحی آموزشی خوبی را تنظيــم کند.

ازروشهای اکتشافی وفعال برای تدريس بهره گيرد و به استعداد وعلايق شاگردان توجه داشته باشد. يادگيری اکتشافی يک نوع يادگيری است که ازطريق مشارکت فعال معلم ودانش آموزان صورت گيرد که يـــک نوع روش تدريس ياددهی _ يادگيری  فعــال می باشد که فراگيـــران روشهای يادگيری را می دانند و در واقع آنها در  جريان آموزش خود به نوعی برنامه ريزی اجرا و ارزشيابی می پردازند و نقش مربی و معلم تسهيل يادگيری و راهنمايی است و مهارتهايی چون انديشيدن ، حل مسئله تفکـر و خلاقيت اهميت ويژه ای دارد  روحيه جستجوگری و تفحص در افراد  تقــويت می شود . در فرآيند آموزش و تدريس دانش آموزان با سوالات زيادی روبرو می شود و آنان برای سوالات ايــجاد شده فرضيه سازی و آنها را بر اساس روشهای مناسب بررسی  می کنند . از ديگر روشهای فعال تدريس روش حل مسئله است. البته مسئله به معنی مشکل نيست .بلکه رسيدن به هدف در هر اقدامی به نوعی حل مسئله است . البته مراحا خاص به خود را دارد که با توجه به الگوی جان ديويی

 

1- مشخص کردن مسئله        

2- جمع آوری اطلاعات برای ساخــت فرضيه         

3- فرضيه سازی

 

4- آزمايش فرضيه       

5- نتيجه گيری و تعميـــم کاربرد آن می باشد . البته رعايــت نکاتی از جمله

 

موضوعات تدريس بايد با شرايط و خصوصيات مراحل الگوی انتخاب شده مناسب باشد. روش های جمع آوری اطلاعات و منابع اطلاعـــاتی به دانش آموزان معرفی شود ضروريست. از ديگر روشهای فعال تدريس روش بارش فکری است يعنی اجرای فنی که از طريـــق آن عده ای می کوشند برای حل يک مسئله به خصوص با انباشتن تمام فکر و انديشـــه هايی که همانجــا به وسيله ی اعضا ارائه می گردد. راه حلی بيابند که البته رعايت نکاتی چون بارش فکری يک روش وقـتی گروهی است يا نوعــی حمله ذهنی به موضوع است که طی آن شـرايطی ايجـــاد می شود که شرکت کنندگان فی البداهه نظر خود را ابراز  می دارند. ضــــروری است در ضمن رعايت قوانينــــی  چون   

1- انتقاد ممنوع است

2- قضاوت و ارزشيابی در مورد انديشه و فکر  اعضا ممنوع است .    

3- کميت انديشه ها و نظريات مطلوب است    

4- ترکيب ، تلقين و تغييـر دادن انديشــه ی ديگران آزاد است و مواردی ديگر الزامی است . از ديگر روشهای فعال روش مباحثه ای ( گروهی ) است که سبب رشد و گسترش مهارت های ارتباطی می گردد چرا که فراگيرندگان امکان بحث و تبادل نظـــر پيدا می کند . و از طريق ارتباطات و تبادل تجربيات  قدرت کلام و بداعت را در آن تقــويت می کند که جزء يادگيرندگان اکتشــــافی است.

 

روش مباحثه ای يک روش قديمی است که همواره برای  تجزيه و تحليل  مطالبه  موضوعات و بسط و گسترش آنها به کار رفته است. و از مزايای اين روش از جمله  

1- مفهــوم مشارکت و تلاش برای دانش آموزان  روشن می شود .    

2- بحث های گروهی ذهن فراگيرندگان را پويا و فعال می کنــد .

 

3- توانايی تفکر انتقادی در آنان افزايش می يابد .         

4- توانايی سخن گفتن  و مهارتها ی کلامی برای برقراری ارتباط پرورش می يابد .     

5- کم رويی و خجالت دانش آموزان کاهـش می يابد و ...

 

البته بهترين روشی که معلم در بحث گروهی بايد در پيش گيرد بعد از صحبتـهای معمولی و معــرفی موضوع مورد بحث بلافاصلــه سکوت اختيــار کند و به صورت شنونده ای علاقه مند در آيد . وظيفه اصلی او دربحث گروهی  تحليل و ارزشيابی جريان بحث ، منطق ، سازمان و صحت مطالب گفته شده است . از آنجــا که حاصـــل مطالعـــه ، انديشه و تجـــزيه يک فرد عادی  از نقــص نيست ، از همه انديشمندان و صاحبنظران جامعه ی تعليم و تربيت می خواهـم که با رهنمودها و پيشنـــهادهای خود مشوق نگارنده در بهبود نگارش مقاله های بعدی باشند .  

علم و تکنولوژی و کابرد آن ها در زندگی

مقــدمه

          تعليم و تربيت انسان های فردا ، وظيفه اصلی آموزش و پرورش هر کشور است. بنابراين مديران ، سياستگذاران و برنامه ريزان آموزش و پرورش ، بايد با  الزامات و مقتضيات زندگی در جهان فردا آشنايی کامل داشته باشند تا بتوانند جهت گيری فعاليتهای خود را برای تعليم و تربيت نسل آينده کشور برمبنای آن تنظيم کنند . اگر تا چندی پيش سرعت تحولات دگرگونی گوناگون در جهان کند به نظر می رسيد و کارگزاران  آموزش و پرورش ، خود را چندان ملزم به شناخت آينده نمی ديدند ، امروزه شرايط کاملاً متفاوت شده است .

         دانش و فناوری های پيشرفته و روابط نو و پيچيده بين المللی ، چهره زندگی و تمدن بشری را هر روز دستخوش تغييرات جديدی می کند. در اين ميان ، جوامعی که نتوانند خود را با اين دگرگونی ها و تغييرات هماهنگ کنند و توانايی انطباق سريع را با آنها نداشته باشند ، صدمات و لطمات جبران ناپذيری خواهند ديد که جامعه با نيز از اين قاعده مستثنی نمانده است. رخداد پديده های نوظهور علمی ، فرهنگی و تحولات گوناگون اجتماعی و اقتصادی، همواره هدف ها و مسئوليت های جديدی را فراروی آموزش و پرورش قرار داده که متاسفانه کم تر جدی گرفته شده و يا با بی اعتنايی  با آنها برخورد شده است . هنگامی که  سرعت تحولات سريع جهانی را با آهنگ کند اقداماتی که برای سازگاری آموزش و پرورش با مقتضيات و مصالح ملی صورت گرفته مقايسه می کنيم ، به سهولت در می يابيم که چرا نسبت به پيشرفت های جهان عقب مانده ايم و چرا  امروزه جامعه ما با مشکلات عديده ای  در عرصه های اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی روبه رو شده است که همچنان لاينحل باقی مانده و دعواهایبسياری برای سرپوش گذاشتن برآنها در گرفته است . با اندکی تعمق می توان به سادگی دريافت که بسياری از معضلات  کنــونی جامعه ايرانی ، زاييده ضعف در آينده نگری ، تفکرات سنتی در آموزش و پرورش کشور عملکردهای نامنسجم در آن است . شناخت ناکافی برنامه ريزان  نظام آموزش و پرورش از مقتضيات تعليم و تربيت در قرن بيست و يکم و برخی نگرش های غير واقع بينانه در اين عرصه هموار باعث شده تا نهاد تعليم و تربيت کشور نتواند به رسالت خطير خود در حد انتظارات موجود ، عمل کند و در توسعه منابع انسانی به مفهوم واقعی کلمه نقش برجسته ای را به خود اختصاص دهد . بديهی است در صورت عدم تداوم اين روند شکاف حاصل بين شهروندان ايرانی و مردم ساير کشورهای جهان از لحاظ سطح دانش و فناوری و همچنين مهارت های زندگی و پايبندی به قوانين همزيستی اجتماعی و در کنار آنها توليد ثروت و نيل به امنيت و رفاه عمومی عميق تر خواهد شد . استحکام بنيان های اقتصادی ، اجتماعی و گسترش علم و فرهنگ و تمدن در جامعه ايرانی منوط به بازنگری کامل اهداف و برنامه های آموزشی و پرورشی و بهره گيری از نيروهای کارآمد و شايسته است که تنها از اين طريق می توان آينده اميدبخشی را برای نسل آينده و جوان ترسيم کرد ؛ آيند ه ای که دير يا زود بايد به آن پرداخته شود .

       اين مقاله بر آن است تا برای هماهنگ سازی  آموزش با سرعت تغيير علوم و تکنولوژی و کاربرد آن در زندگی را بررسی نماييم .

ادامه نوشته

روانشناسی و تعلیم و تربیت

مقــــدمه

      تعليم و تربيت ، تلاشي است براي تاديب كردن و با ادب شدن . معلمي بيش از آنكه يك شغل باشد  بايد بعنوان يك هنر به حساب آيد و معلم يك هنرمند ، يك خلاق و يك سازنده است ، انسانهايي كه به دست او سپرده شده اند . نيمي از عمر را به تدريس در سطوح مختلف آموزشي گذرانده ام، به شغلم عشق مي ورزم و اگر شكمم گرسنه است كه شايد درد همه مشتر ك معلمين باشد، از حرفه ام راضي ام و ناداري و بي چيزيم را به بهاي سنگين ارزشي كه شغلم دارد قبول مي كنم . در اين مدت طولاني در كلاسهاي درس گاه از خوشحالي در پوست خود نگنجيده ام و گاه از شدت غم و اندوه خواسته ام پوست بتركانم ، از شادي شاگردان شاد شده ام و از اندوهشان ، اندوهگين . زندگيم در تمام مدت با زندگي دانش آموز گره خورده است ، در تمام اين سالهاي دراز سعي داشته ام تا حد امكان باري از دوشهاي ضعيف و ناتوان شاگردانم بردارم و در راه غلبه بر مشكلات زندگي ، ياريشان نمايم . گذشت ، ايثار ، صداقت ، شجاعت ، عدالت ، صبوري ، احسان ، عشق ، هنر ، سوز و تعهد از برجسته ترين وي‍‍ژگيهاي شخصيتي  معلمان وارسته و آزاده است . در همه فرهنگها بالاترين جايگاه از آن معلم است ، اين معلم است كه به شخصيت در حال تكامل بچه ها شكل مي دهد و به عنوان الگوي محبوب و مطلوب بچه ها ، راه انسان كامل شدن را به آنان نشان مي دهد . اين معلم است كه در برابر شيطنتها و رفتارهاي ناخوشايند شاگردانش نه تنها آنها را تحقير و تنبيه نمي كند و با صبوري و صلابت از آنان در مي گذرد بلكه با مطلوب ترين واكنشها به ايشان پاسخ مي دهد . همانگونه كه انسانهاي رشد يافته الهي خطاهاي ديگران را با رفتارهاي مطلوب و محبت آميز جبران مي كنند و اين عالي ترين شيوه  تربيت به معناي دقيق آن است .     نقش تعليم و تربيت ، امروز      در جهان نيست بر كسي پنهان

             بي گمان پيشرفت هر قومي        بسته بر پيشــرفت اين اركان

ادامه نوشته

هوش کودکان دبستانی

   مقــــدمه

      انسان اگر دارای عظمــت و کرامتی است ، رمز آن را در استعدادهای عظيـــمی که به جريان می افتند و بارور می شوند بايد يافت . جوششی که از درونش ، همچون اخگری فروزان بر می آيد، و روشنايی  بخش راهها و مسيرها است . و اين انسان را خداوند با نيازهای بزرگی آفريده است . که به کم قانع نمی شود و آرام نمی گيرد. بلکه در رفتن ها و جريان يافتن هاست که آرامش می يابد ولی در همه حال نيازمند مربی است . آن مربی که بايد آنها را بارور کند و انديشه های مدفون را برانگيزاند و از آن هنگام که دست در دست مربی حرکت را آغاز نمود نيازمنديش را در جهت ها و هدفها، دريافت و رشد ، مقصد نهايی و غايت مطلوب نيست ، بلکه رسيدن به مقام قرب حق و بالاتر از آن رضای حق تعالی است که هر لحظه او را فرا می خواند و انسان رشد يافته . اسلام وقتی پا بر قله ی رضای خدا و مقام قرب ربوبی نهاد تمام قرون و اعصار را در نور ديده است و با چشمان تيزبين خود و بصيرت در آيه ی هستی نگريسته و بر عقل خويش سرمايه ها را افزوده است و او که به رشد رسيده ، ديگر در بند خود نيست. از خود  و خودی رميده و به او پيوسته است و آن هنگام زمانی است که جوشش فطرتهای انسانی با سرچشمه های زلال و گوارای وحی سيراب گشته و به مقام بلندای معنويت می رسد که مسجود ملائکه قرار می گيرد .

ادامه نوشته

چگونگي پرورش مهارت نوشتن انشا

وقتي عاشق شدي معلم مي شوي، وقتي معلم شدي عاشقي، وقتي معلم عاشق شدي همه جا با بچه ها هستي تا جايي كه در بهترين مكان دنيا، آنجا كه فقط"تو"يي و "او"حظ شخصي را فراموش مي كني.

وقتي عاشق شدي درد هرچه مهجور و مظلوم است، مي فهمي. وقتي معلم عاشق شدي بر ديوار غار حرا  مي نويسي"انشا مظلوم است!"

 

وقتي عاشق شدي، معلمي حرفه ي تو نيست، لازمه ي حيات توست. آن گاه وقتي به اسم و رسم بازنشسته شدي، خانه ات مدرسه مي شود. دلت گنجينه اي عظيم و سرت پراز تجربه ها و انديشه هاي بزرگ براي تحول و تولدي تازه در تربيت و پرورش بوستان فردا.

 

انشا

انشا از ريشه ي نشاء به معناي خلق كردن و پديد آوردن چيزي كه تا كنون وجود نداشت و توسط ما وجود پيدا مي كند.

انشا در اصطلاح نوشته اي است كه نويسنده آن را از ذهنيات خود و گنجينه ي واژگان ذهن خويش انتخاب كرده و نگارش مي كند.

انشا به معني 1) آفريدن، ايجاد كردن 2) ابتدا كردن، آغاز كردن 3) از خود چيزي گفتن، خواندن و آوردن شعر از خود 4) سخن پردازي، سخن آفريني

5) نوشته اي مترسلانه ي فصيح و بليغ، ديوان، وزارت و اداره اي كه مكاتبات دولتي در آنجا صورت مي گرفت.

ادامه نوشته

چگونگي پرورش مهارت نوشتن انشا

وقتي عاشق شدي معلم مي شوي، وقتي معلم شدي عاشقي، وقتي معلم عاشق شدي همه جا با بچه ها هستي تا جايي كه در بهترين مكان دنيا، آنجا كه فقط"تو"يي و "او"حظ شخصي را فراموش مي كني.

وقتي عاشق شدي درد هرچه مهجور و مظلوم است، مي فهمي. وقتي معلم عاشق شدي بر ديوار غار حرا  مي نويسي"انشا مظلوم است!"

 

وقتي عاشق شدي، معلمي حرفه ي تو نيست، لازمه ي حيات توست. آن گاه وقتي به اسم و رسم بازنشسته شدي، خانه ات مدرسه مي شود. دلت گنجينه اي عظيم و سرت پراز تجربه ها و انديشه هاي بزرگ براي تحول و تولدي تازه در تربيت و پرورش بوستان فردا.

 

انشا

انشا از ريشه ي نشاء به معناي خلق كردن و پديد آوردن چيزي كه تا كنون وجود نداشت و توسط ما وجود پيدا مي كند.

انشا در اصطلاح نوشته اي است كه نويسنده آن را از ذهنيات خود و گنجينه ي واژگان ذهن خويش انتخاب كرده و نگارش مي كند.

انشا به معني 1) آفريدن، ايجاد كردن 2) ابتدا كردن، آغاز كردن 3) از خود چيزي گفتن، خواندن و آوردن شعر از خود 4) سخن پردازي، سخن آفريني

5) نوشته اي مترسلانه ي فصيح و بليغ، ديوان، وزارت و اداره اي كه مكاتبات دولتي در آنجا صورت مي گرفت.

ادامه نوشته

براي رسيدن به موفقيت ترس به دل‌تان راه ندهيد .

رسيدن به موفقيت براي همه مردم خوشايند و لذت بخش است اما به هرحال افرادي هم هستند.
كه با قرار گرفتن در موقعيت‌هاي جديد و حتي با رسيدن به موفقيت دچار اضطراب مي‌شوند و ترس از آنچه در آينده به سراغشان مي‌آيد، سدي در مقابل پيشرفت‌هايشان خواهد بود.
همه ما در لحظه لحظه‌زندگي‌مان در شرايطي قرار مي‌گيريم كه بايد براي ادامه راه دست به انتخاب‌هاي كاملاً‌ آگاهانه بزنيم. انتخاب‌هايي كه ريشه در حال دارند اما ثمره و ميوه آنها در آينده بدست مي‌آيد.

آينده‌اي كه شايد يك دقيقه بعد و شايد سال‌هاي دور را تداعي كند. اين ديد نه تنها مي‌تواند منبع خوبي براي ايجاد انگيزه باشد، بلكه به شما كمك مي‌كند تا موانعي را كه تا كنون بر سر راه‌تان وجود داشته و شما را به عقب رانده،‌ تشخيص دهيد و از سر راه برداريد. اين موانع مي‌تواند ترس از شكست و شك داشتن نسبت به شايستگي خود براي موفقيت و مواردي اين‌چنيني را در برگيرد.

ادامه نوشته

قصه های کودکان چگونه باید باشد

قصه های کودکان چگونه باید باشد

 

1)       همخوان با احساسات و علاقه آنها باشد .نه مبتنی بر دنیای بزرگسالان .

2)      دارای ساخت داستانی مناسب کودکان باشد . انگیزه تعقیب را در کودکان ایجاد کند .

3)   طولانی و ملال آور نباشد ، کوتاه  باشد .

4)    پیچیده و دارای شخصیت های متعدد نباشد .

5)    هم خوانی فرهنگی در قصه ها رعایت شود .

6)    قصه ها نباید بلافاصله لو برود و کودک تا آخر آن حدس بزند .

7)   قصه هایی که تاثیر مثبت داشته باشدند انتخاب شود ، مثل شجاعت ، دوستی به جای دشمنی  .

8)   حاوی واژگان فراوان نباشد همچنین جذاب باشد .

9)     کتاب قصه را کودک بپسندد( طراحی ، نقاشی ،زیبایی ظاهری )

 

از قصه مهمتر کسی که قصه را می گوید می باشد . تمرین ، تسلط ، دوست داشتن قصه و قصه گویی و شناخت دنیای کودک از ضرورت های کار قصه گویی است

ادامه نوشته

آموزش روش هاي صحيح مطالعه ( رمز پيشرفت تحصيلي دانش آموزان )

يكي از علل افت تحصيلي دانش آموزان نداشتن يا ندانستن روش درست مطالعه است.

بار ها از دانش آموزن شنيده ام كه مي گويند: « هر چه مي خوانم كمتر ياد مي گيرم و يا چندين بار خوانده ام ولي چيزي ياد نگرفته ام. » واقعيت امر اين است كه اين گروه از دانش آموزان كه كم هم نيستند روش هاي صحيح مطالعه را نمي دانند و متأسفانه در مدارس هم راجع به اينكه چگونه درس بخوانند نمي آموزند. و اين موضوع يكي از دلايل بسيار مهم افت تحصيلي دانش آموزان است.

ادامه نوشته

نقش بازي در آموزش و پرورش كودكان پيش دبستان

بازي يكي از فعاليتهاي اصلي و بسيار مهم در دوره پيش دبستاني است و كودكان در اين دوره فقط از طريق بازي به يادگيري و تجربه مي پردازد. معلمان مهد كودك و كودكستان ها اعتقاد دارند كه كودكان از طريق فعاليتهايي به شكل بازي آموختني هاي لازم را به بهترين نحو مي آموزند. به همين دليل بازي جايگاه با ارزشي در آموزش هاي دوره پيش دبستاني دارد و بايد بيش از هر چيزي به آن توجه شود. كودك از طريق بازي مي آموزد كه چگونه به روابط اجتماعي خود را حل و فصل نمايد. بازي اين فرصت را به او مي دهد تا خود را كنترل نموده و به تدريج به سوي رشد و تكامل گام بردارد.

ادامه نوشته

هنر

مقدمه :

حدود %6 از ساعات درسی هفتگی به «هنر » اختصاص دارد .

بررسی ها نشان می دهد از سال 1316 تا کنون درس هنر در برنامه ریزی دوره ی ابتدایی وجود داشته و در دوره های مختلف شامل نقاشی ، رسم ، کاردستی ، سرود و خوشنویسی بوده است . تاسال 1373 کتاب هنر برای کلاس های چهارم وپنجم ابتدایی وجود داشته و پس از آ ن کتابی چاپ نشده است .

 

تعریف هنر :

واژه ی هنر ،ریشه ی سانسکریت دارد و ترکیبی بوده از دو کلمه ی «سو» و « نر یا نره » .

این لفظ به زبان اوستایی وارد شده ، « سین » به  «ها» قلب شده و به « هونر » تبدیل شد که در اوستا از صفات اهورامزدا بوده و در فارسی میانه به صورت « هنر » به معنای انسان کامل یا فرزانه آمده است .

امروزه به معنای خاص به هر گونه فعالیتی که هم خود انگیخته و هم مهار شده باشد «هنر » می گویند
ادامه نوشته

يادگيري و قوانين آن

يادگيري و قوانين آن

در عصر و فضايي كه نقش معلم از انتقال دهنده به سهيل كردن و روشنگري تغيير يافته و فراگير، جستجوگر سازنده، خود رهبر، خلاق و تصميم گيرنده است. فعاليت ها معمولاً به صورت تيمي و گروهي انجام گرفته و جامعه از اين فرد انتظار كسب مهارتهاي اجتماعي و ارتباطي و داراي منش و شخصيت عالي طلب مي كند، اندوختن معلومات و گسترش پاسخ هاي معين و مشخص و توجه به محصول و نتيجه، كمرنگ بودن نگرش و مهارتها در تدريس، نوعي ايستايي و غفلت از قافله شتابان كاروان تعليم و تربيت محسوب مي گردد در اين مسير براي پويايي و زنده ماندن در عرصه علم در سطح جهان بايد دانش را معنا دار كرد مهارتهاي مفهوم سازي را آموزش داد و رابطه ها را دوبار معنا كرد.

براي هر كودك يادگيري تجربه اي طبيعي و لذت بخش است چه مي شود كه اين لذت با ورود به مدرسه  تبديل به يك مساله مي گرد  و مرتب بايد براي حل آن چاره انديشي كند؟ آيا غير از اين است كه ما با تلاش خودمان و گرفتن قدرت فعاليت از كودك يادگيري را براي او مصنوعي و مشكل مي كنيم. و مطالب سخت و دشوار را به خورد كودك داده بدون در نظر گرفتن هضم آن.

بي شك براي رسيدن به مقصد و نتيجه نهايي راهي مناسب منطقي وجود دارد كه پيمودن اين راه، رسيدن به آرمان را تسهيل كرده و سريعتر و منطقي تر به هدفمان مي رسيم.

 كه در اين راستا مطالب اراده شده در حافظه بلند مدت و جاگرفته و به آموخته هاي قبلي وي پيوند مي خورد كه اين يادگيري به يادگيري شبكه ي مفهومي مشهور است.

ادامه نوشته

وظايف كودكستان ها

وظايف كودكستان ها

در دنياي كنوني كه والدين سخت به كار خود گرفتارند هر كس با خود فكر مي كند به محض اين كه طفل سنش به حد قانوني رسيد او را به كودكستان خواهم فرستاد و مرادشان آنست كه از آن تاريخ به بعد از فرزندمان مراقبت خواهد شد و خواهيم توانست لااقل طرف صبح را با خيال راحت به كارهاي خودمان بپردازيم .

حقيقت آن است كه كودكستان جاي نگهداري كودكان نيست دوره كودكستان مرحله لازمي براي رشد كودك است زيرا براي آن كه بعد ها كودك در جامعه اي كه در آن زندگي خواهد كرد فرد سعادتمندي باشد بايد هرچه زود تر به او كمك كنيم تا از نظر اجتماعي سازگار شود و شخصيت خود را سامان بخشد.

 

ادامه نوشته