تأثير روش هاي فعّال تدريس مبتنی بر رویکرد سازنده گرایی در بهبود عملکرد ریاضی دانش آموزان پايه هاي سو
چكيده:
هدف كلّي پژوهش حاضر، بررسي تأثير روش هاي فعّال تدريس مبتنی بر رویکرد سازنده گرایی در بهبود عملکرد ریاضی دانش آموزان پايه هاي سوّم و چهارم ابتدايي استان مازندران مي باشد. اين پژوهش با طرح گروه كنترل نابرابر با پيش آزمون و پس آزمون در دو گروه آزمايش و كنترل از نوع تحقيق شبه آزمايشي و جامعه آن شامل دانش آموزان پايه سوّم ابتدايي 40537 نفر و چهارم ابتدايي 40136 نفر است. با روش نمونه گيري تصادفي خوشه اي چند مرحله اي از 5 شهرستان و 40 کلاس درس تعداد 380 نفر دانش آموز در پايه سوّم و 380 نفر دانش آموز در پايه چهارم انتخاب شدند. ابزار گردآوري اطّلاعات پرسش نامه مقیاس درجه بندی مهارت های تدریس معلّمان و سؤالات آزمون عملکرد ریاضی بودند که براساس چارچوب های شناختی تیمز در چهار سطح « دانستن، به کارگیری مفاهیم، حلّ مسایل متداول و استدلال » طرّاحی شدند. روايي سؤالات توسّط كارشناسان گروه هاي آموزشي تأييد شده و پايايي آزمون با استفاده از روش بازآزمايي و تحليل آماري همبستگي پيرسون برای هر کدام از ابزارها به ترتیب رقم 79/0 و 82/0 به دست آمده است. نتايج حاصل از اجراي آزمون هاي پارامتريك t مستقل نشان مي دهد كه روش هاي فعّال تدريس در بهبود عملکرد ریاضیات دانش آموزان پايه هاي سوّم و چهارم ابتدايي در سطح دانستن به طور معنادار مؤثّر نمی باشند امّا در سه سطح به کارگیری مفاهیم، حلّ مسایل متداول و استدلال به طور معنادار مؤثرند.
واژه هاي كليدي: روش های فعّال تدريس - سازنده گرایی - عملکرد ریاضی - دانش آموزان ابتدایی.
مطالبی در مورد مدیریت اموزشی